نوشتاری از ولی نادی قمی خبره بازارهای مالی در پی جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و تعطیلی کم‌سابقه بورس، فضای انتظاری و نگرانی بر بازار سرمایه حاکم شده است. فعالان بورسی، در آشفتگی پساجنگ و بیم از تداوم تنش‌های اقتصادی و سیاسی، چشم‌انتظار تصمیمات کلان و بازگشت اعتماد هستند. این در حالی است که آینده بورس و اقتصاد ایران، به مسیر سیاست‌گذاران و امکان عبور از الگوهای پیشین گره خورده است—آیا این بحران، بهانه‌ای برای اصلاحات در اقتصاد کشور خواهد بود یا نقطه آغاز رکودی تازه در بازارهاست؟
ولی نادی قمی خبره بازارهای مالی
در پی جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و تعطیلی کم‌سابقه بورس، فضای انتظاری و نگرانی بر بازار سرمایه حاکم شده است.
فعالان بورسی، در آشفتگی پساجنگ و بیم از تداوم تنش‌های اقتصادی و سیاسی، چشم‌انتظار تصمیمات کلان و بازگشت اعتماد هستند. این در حالی است که آینده بورس و اقتصاد ایران، به مسیر سیاست‌گذاران و امکان عبور از الگوهای پیشین گره خورده است—آیا این بحران، بهانه‌ای برای اصلاحات در اقتصاد کشور خواهد بود یا نقطه آغاز رکودی تازه در بازارهاست؟
در روز جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، یکی از مهم‌ترین رویدادهای نظامی تاریخ معاصر ایران و خاورمیانه رخ داد. جنگی ۱۲ روزه بر ایران صلح طلب توسط اسرائیل جنگ افروز تحمیل شد که هرچند کوتاه‌مدت بود، اما ابعاد امنیتی، سیاسی و روانی آن گسترده و عمیق است. این جنگ که با درگیری مستقیم و بی‌سابقه همراه بود، افکار عمومی را در بهت و حیرت فرو برد و احتمالاً مسیر آینده سیاست و اقتصاد ایران را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
به احتمال زیاد به‌مرور فشارهای اجتماعی، اقتصادی و نخبگانی برای بازاندیشی در سیاست‌ورزی کشور افزایش خواهد یافت و اگر این بازاندیشی اتفاق نیفتد، احتمالاً اقتصاد ایران در مسیر سخت‌تری از رکود،تورم، کاهش سرمایه‌گذاری، و نااطمینانی حرکت خواهد کرد. اما اگر تصمیم به اصلاحات تدریجی، بازتعریف روابط خارجی و کاهش تنش‌ها گرفته شود، اقتصاد رونق گرفته و بازارهای مختلف منجمله بورس به آن واکنش مناسب نشان می‌دهند.
بازار سرمایه بیش از هر بازار دیگری، منعکس‌کننده انتظارات بازیگران اقتصادی است. انتظار می‌رود که بازگشایی بورس پس از تعطیلی دو هفته اخیر ، با واکنش سرد و منفی فعالان بورس مواجه شود.
ترس ناشی از احتمال شروع مجدد درگیری‌های نظامی، تشدید تحریم‌ها و حتی تنش‌های داخلی و نیز تلاش برای نقد کردن سهام بر بورس حکمفرما خواهد بود. این ترس و واکنش منفی ناشی از آن تا زمانی که تغییر معناداری در سیاست‌های کلان رخ ندهد و انتظارات منفی کاهش نیابد، ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی بازار شایعات داغ بوده و با اخبار منفی ، بورس یکپارچه قرمزپوش خواهد شد.
البته اگر پس از این شرایط، کشور وارد فاز تازه‌ای از توسعه اقتصادی، افزایش شفافیت، تسهیل تجارت خارجی، جذب سرمایه و ثبات تصمیم‌گیری شود، بورس می‌تواند در آینده نزدیک رشد مناسبی را آغاز کند.
کوتاه سخن این که، در حال حاضر، نه می‌توان با اطمینان از تغییر سخن گفت، و نه می‌توان تأثیر قطعی بحران اخیر را ارزیابی کرد. اما اگر کشور این بحران را به عنوان «فرصتی برای اصلاح» ببیند، مسیر تازه‌ای می‌تواند گشوده شود؛ مسیری که در آن تجارت، توسعه، ثبات و بازار سرمایه جایگاهی جدی‌تر بیابند. اما تا آن زمان، بورس در انتظار است؛ منتظر علامتی روشن از سوی سیاست‌گذاران و نه صرفاً گمانه زنی و حتی وعده‌های رسانه‌ای.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.